حقیقتش پارسال که وارد دانشگاه شدم برخلاف فنی واسه هردرس بیشتر از یه دونه استاد داشتیم حداقل دوتا؛ به طوری که برای بیوشیمی ۱ پنج تا استاد مختلف داشتیم! در این حد. نمی‌دونم این ت برای مبارزه با بیکاری هیئت علمی هاست یا چی من خیلی با این ت به خصوص توی بعضی درس ها حال نمیکنم. اساتید بافت دو نفرن دکتر م و دکتر ش. دکتر م شبیه مجری های صدا و سیما توی دهه هفتاده. کت شلوار سرمه ای میپوشه و من وقتی میاد سر کلاس همش حس میکنم میخواد بگه برنامه بعدی خانه سبزه بریم با هم ببینیم بیشتر کلمات رو هم اشتباه تلفظ می‌کنه مثلا میگه پلاک های پَیِر البته استاد تمامه ولی تو انتقال مفاهیم چندان موفق نیست. دکتر ش ولی نگم براتون عشقه عشق. البته اگر توی خیابون ببینینش خیلی بعیده حتی تصور کنین که استاد دانشگاست، یه شلوار جین خاکستری پاشه همیشه با یه کاپشن بهاره پاییزه از این پف دارها بسیار لاغر و نحیف با یه سبیل کم پشت و موهای جوگندمی تا پایین گردنش. درس دادنش واقعا عالیه و واقعا در جا انداختن مفاهیم برای ما بسیار موفق هستن. لازم به ذکره که دکتر ش استاد زبان تخصصی هم هستن و به چهار پنج زبان تسلط دارن و طبیعتاً برخلاف دکتر م همه کلمات رو درست و حتی با لهجه تلفظ میکنن. دستگاه گوارش رو دکتر م بهمون درس داد و تموم کرد و من هیچی بلد نیستم با این که هر جلسه کوییز داشتیم ولی الان که دو جلسه است دکتر ش تنفس رو برامون گفته من روی ابرها ام. مثلا چی میشد اگه کل بافت رو دکتر ش می‌گفت که ما هم مثل آدم یاد بگیریم ⁦☹️⁩ ضمنا دوشنبه هم امتحان حذفی گوارش داریم و من هنوز شروع نکردم به سلامتی 

اساتید بخش بافت شناسی

دکتر ,ش ,استاد ,رو ,هم ,یه ,دکتر ش ,دکتر م ,و من ,این ت ,با این

مشخصات

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

بلاگ نیلی چت،چت نیلی،چت روم نیلی دانلود کتاب های دانشگاهی pdf سلام بر سلامتی فرهنگ ایرانی ابزار هیلتی مرکزی قوانین مهاجرت و اقامت در کانادا وبلاگ شخصی محسن حاج هاشمی مقالات رسمی سئو وب سایت آن روی من